نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

پنجره ی بهشت را بگشایید

 

وصل به روح الهی می تواند پنجره ی بهشت را بگشاید. 

 

درجه ی آگاهی شما چیزی نیست جز در جه ی پذیرش شما. 

وصل

 

 

روح الهی توان و جوانی را می گیرد و ناتوانی و پیری می بخشد. 

قدرت را می گیرد و به جای ان ضعف می فروشد

آزادی را می ستاند و در ازایش بردگی می دهد. 

 

و اما عشق چگونه خود را نشان می دهد!!؟ 

 

وصل به روح الهی، پنجره ی روح است. 

 

این وصل مسئولیت سنگینی بدنبال دارد، اما در ضمن توانایی  

باز کردن قلب بروی زندگی و تمام مخلوقات خدا را نیز می بخشد. 

وانهادن گذشته

 

 

برخی افراد درمان نمی شوند چون به گذشته می چسبند.  

همه ی ما کسانی را می شناسیم، که نیم قرن به رابطه ی  

عاشقانه ی از هم پاشیده ای آویخته اند. 

 

کسانی که سالیان سال از یک مشکل در آویخته اند،  

آخرین کسانی هستند که می پذیرند از آن به عنوان بهانه  

استفاده می کنند. از آن گذشته این بهانه وسیله ی  

کنترل کردن دیگران هم شده است. آنها همیشه  

می گویند:"من به خاطر فلان واقعه در زندگی ام،  

آدم مفلوکی هستم. اگر سال ها قبل این اتفاق نیفتاده بود، 

 همه چیز فرق می کرد." 

 

چنین کسی از رو به رو شدن با واقعیت سر باز می زند. 

 

واقعه ی دردناک، خواه بیکاری یا جدایی از همسر بوده باشد، 

 مدت ها قبل روی داده، اما زندگی ادامه دارد. 

 

زندگی ادامه دارد، اما ذهن با حافظه ی خود چیز قریبی است. 

 حافظه به آن برهه از زمان قلاب هایی می اندازد.  

مردم با آن برهه در می آمیزند و از آن رنج و فلاکت خود  

لذت می برند و این را همیشه مثل چماقی بر سر دیگران  

فرود می آورند.  

 

مادر می گوید: "فرزندم من زندگیمو وقف تو کردم تا بری  

دانشگاه." پدر می گوید: "قدر شناسیت کجا رفته؟ من به خاطر  

تو عذاب کشیدم، زیر آفتاب داغ این همه راه رو پیاده رفتم  

و دینام ماشینم رو برای تعطیلات عوض کردم، تا هفته ی بعد  

بتونم سر کار برم و پول در بیارم، تا بتونم شکم تو رو سیر کنم. 

 ای بچه ی ناسپاس!" 

 

ما در این کار تجربه ی خاصی داریم و هر کدام با دگمه ی خاصی  

به صدا در می آییم.

هدف روح

 این اساس هدف روح از مطالعه تعالیم الهی است: 

 

همکار شدن با خدا 

 

خدمت به زندگی از سر عشق، به شکرانه موهبت


زندگی است. 

بوسه پروردگار

 

 

بوسه ای از پروردگار بر نگارستان زندگی نازل  

 

می شود. 

 

بوسه های او اغلب خراشی بر جای نمی گذارد 

 

مگر بر قلب  

 

و اما... 

 

اگر تو گوشه خرقه او را نبوسی!!! 

 

پس او چگونه بوسه هایت را به تو بازگرداند.

 

مقدس ترین معبد

 

  به درون خود رجوع کنید، چون سر چشمه ی حقیقت  

 

است. معابد مقدس زیادی در بیرون وجود دارند، اما  

 

مقدس ترین آنها معبد درون شماست، چون همان  

 

جایی است که با خدا ملاقات می کنید. 

زنگ بیدارباش

 

 هر کسی بسته به آگاهی خود زنگ بیدار باش را می پذیرد یا  

 آن را نادیده می گیرد. 

 ................................. 

 سرانجام زمانی می رسد که روح فریاد می زند:"می خواهم  

 به خانه برگردم. هر جا که باشد."