نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

فکر بکر

یه بازی فکری هست به اسم فکر بکر


دبستان که میرفتم تازه این بازی اومده بود و مد شده بود


نحوه بازی اینطوری بود که یک نفر ترکیبی از مهره های رنگی را


به نحوی که شما نبینید میچید و پشت یک پوشش مخفی میکرد


شما شروع میکردید و با حدس خود اولین سری را میچیدید


بعد طرف با یک سری مهره های رنگی به شمامیگفت که


تا چه حد در حدس خود موفق بودید و این کار ادامه پیدا میکرد


تا انجا که یا شما ترکیب صحیح را حدس میزدید


یا تعداد حدس هایی که میتوانستید بزنید به پایان میرسید


نکته مهم این بود که شما ربطی منطقی بین نشانه هایی که از


دوستتان میگرفتید و نحوه چیدمانی که انجام دادید بیابید


اگر موفق به درک ارتباط این ها میشدید میتوانستید به راز ترکیب


رنگهای دوستتان پی ببرید .


دیروز رفته بودم یک کتاب فروشی و برای خودم میگشتم


چشمم به این بازی خورد


پیش خودم فکر کردم


روش اموزش استاد درون هم این چنین هست .


همیشه اموزشی که برای ما در نظر گرفته پشت پوشش زندگی


روزمره پنهان شده


وقتی ما شروع میکنیم در مورد حدس زدن روش بهتر برای زندگی مان


روح الهی با نشانه هایی به ما کمک میکند تا درس اصلی را بیاموزیم


وقتی بتوانیم ربطی بین نشانه ها و مساله روز خود بیابیم موفق به


گرفتن درس و نتیجه میشویم ...



اما مهم این است که به دنبال نشانه ها باشیم


و اجازه ندهیم زندگی روزانه حواس ما را پرت کند که


مشغول یک بازی مهیج با استاد درون هستیم ..


با عشق

نظرات 9 + ارسال نظر
پسرآزاد شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:41 http://goldenwisdom.blogfa.com

سلام عالی بود

برکت باشه

برکت باشد

رویا شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:08 http://www.7rozane.blogfa.com

نیومدید ، نیومدید وقتی اومدید کولاک کردید

سلام :
در مورد نشانه و اینکه ادم برای فهمیدن خیلی چیزا احتیاج به نشانه داره موافقم و حرفی هم در برابرش نمیشه زد

و اما در مورد روش استاد درون : اره شاید اینطوری باشه که ما در پشت اون چیزی که داریم میبینیم یه درس معنوی هم بگیریم درسی که شاید بدرد بقیه هم بخوره و اونم اینطوریه که شاید مثلا شما به من اموزش بدید

اتفاقا تازگیها دارم یه کتاب از پائلو کوئلو میخونم که در مورد نشانه هاست و بطور مکرر میبینی که نوشته این هم نشانه ای بود نشانه اینکه ............

درست ما با ربط نشانه و اون مساله یه درس ها و نتیجه هایی میگیریم و مهم هم همونه که گفتید (به این نکته هم توی کتاب اشاره میشد )

اینکه ما دائم دنبال نشانه ها باشیم شاید سخت باشه و اینکه سعی بکنیم تمام حواسمون هم در اختیار خودمون باشه ولی یه چیزی هست که باید بگم :
ما انسانیم و قادر و توانمند موافقید ؟ پس هیچ غیر ممکنی برامون وجود نداره

خوبه ادامه بده

آواتار یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:09 http://jvmt.blogfa.com

در هنگامی که پرسشی دارم بدنبال نشانه ها میگردم...

این برای من بهترین راه درک حقیقت زیبای زندگیست

من به هدایت آزاد ایمان دارم.

چشم عسلی دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 13:30 http://hasrategozashteha.blogfa.com/

سلام آره یادمه
منم بازیش می کردم...

خیلی با حال بود...

و ربطش جالبتره به زندگی!!!
منم نشونه بازم...
حال می کنم وقتی خدا با نشونه هاش باهام حرف می زنه!!

مرسی

افرین
با عشق

تو دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 16:47 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

من همیشه درگیری هام با خودمه...درگیری با درون خودم...و این درون گرایی برام لذت بخشه با همه رنجی که داره...

من هم ادمی به شدت درونگرا هستم
اما روح الهی مرا به سمت جامعه میکشاند

برکت باشد

جوینده ی حقیقت دوشنبه 11 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 18:27 http://www.7rozane.blogfa.com

سلام :

ما باید یه نکاتی رو در مورد نشانه ها بدونیم مثل اینکه :

باید به نشانه ها اعتماد کرد چون همیشه درستند .

در زندگیمون همه چیز نشانه هستش فقط باید به اونا توجه کنیم .

اینکه نشانه به معنای بخت و اقبال هم هست و اونم میتونه اینطوری باشه که مثلا با دیدن یه نشانه و پیگیری اون ما به علم بالا ( از نظر معنوی ) یا رسیدن به چیزی به ما کمک کنه .

خوب بود قابلی نداشت

در اینکه نشانه ها همیشه درستند تردیدی نیست اما اینکه برداشت تو از ان نشانه هم درست باشد جای تامل دارد
بسیاری از بزرگان هر دین بواسطه برداشتهای نادرست خود به انحطاط کشیده شده اند و باب بسیاری از فرقه ها باز شده

با عشق

اوومیثم سه‌شنبه 12 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:30

عالی

بیست

من خیلی بهش احتیاج داشتم

برکت باشد،کارت درسته دیگه،آره،باید خیلی دقیق باشیم و نشانه ها را پیدا کنیم.

بی نام و قابل انتقال به غیر چهارشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:36

آقا دمت گرم
و بعضی وقت ها دیدم که که استاد غرب رو نشون میده اما منظورش اینه که به شرق بری. درست مثل وقتی که روبه روی آینه می ایستی.
حالا چطوری باید بفهمی. چوم
وقتش برسه و بخوای میفهمی.

والا چوم

بی نام و قابل انتقال به غیر جمعه 15 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:21

ای بمیری رویا چند وقته نمی تونم وارد وبلاگت بشم.
چیکار داری می کنی؟
حالت که خوبه؟
شاهین جان ببخشید اینجا براش پیغام گذاشتم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد