نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

این راه ...



زمانی که دانشجو بودم یکی از دوستانم متن زیر که قسمتی

از کمدی الهی دانتههست

را روی یه برگ کاغذ بهم داد. نمی دونم توی این متن چه چیزی هست که

منودگرگون می کنه، البته شاید شما دوستان این حس رو نداشته باشین

ولی خوب بد ندیدم اونو با شما سهیم بشم.


بالای دری با حروف پریشان چنین نوشته بود: "این راه،راه غم و شکوه است،

راه دیار رنج جاودان است. راه مسکن ارواح گناهکار و محکوم است. آفریننده ی

پرجلال من، مرا به خاطر عدل و داد آفرید. وجود من زاده ی نیروی الهی و عقل


قادر و عشق نخستین است. هیچ چیز پیش از من خلق نشده است، زیرا من پیش


ازهمه پدید آمده ام و جاودانه نیز باقی خواهم بود،شما که از این در وارد می شوید

هر گونه امیدی را از سر به در کنید."


فریاد زدم: "ای استاد این نوشته سراپای مرا می لرزاند. چنان که گویی آنچه را در

دل من می گذرد پیشاپیش خوانده باشد."

    

                پاسخ داد: ...


نظرات 6 + ارسال نظر
شاهین سه‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 16:55

به به

خوشحالم که با این قدرت امدی

با عشق

خواهش می کنم قابل نداشت

پسرآزاد چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:43 http://goldenwisdom.blogfa.com

یاد قدیما بخیر

خوشحالم که دوباره اومدی

ممنون دوست عزیز
گذشته همیشه آدمو به طرف خودش می کشونه . چه با خاطرات خوب و چه با خاطرات بد ، و یادآوری هر دو برای آدمی هم دردآوره و هم خوشایند...ولی کاش می تونستیم گذشته رو به دست فراموشی بسپاریم. ولی دریغ که خیلی سخته.
برکت

رویا چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:46 http://www.7rozane.blogfa.com

سلام عرض میکنم
خوب خیلی قشنگ بود ولی یه چیزایی دارم که بگم اولا خوشحال شدم که با موضوعی که از شماست اشنا شدم
اره این دنیا پر از غم و شکوه هست و ایندو با همند که دنیا رو قشنگ میکنن
در مورد نظر دانته در مورد افرینش ما داشته واقعا موافقم

در کا خیلی خوب بود و ممنونم از حضور دوباره شما و پیام دادن به ما

سلام رویا جان
ممنون از این که مطلبمو قابل دونستی و خوندی.
منم خوشحالم که دوباره برگشتم و در کنار شماها هستم.چون تنهایی بد دردیه و خیلی آدمو اذیت می کنه.

اوومیثم چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 22:46

خوب،خوب،خوب

می بینم که تفنگدار سوم...نه اول؟ دوم؟ چهارم؟ هم از راه رسید.

رویا هم که دوست پیدا کرد و ما را ....!


رهگذر بلا

کجا بودی تا حالا؟

همین دورو ور بودم
چیه حسودیت شد دوست پیدا کردم
میگن زنا حسودن!!!!! ولی وای از دست این آقایون

بی نام و قابل انتقال به غیر جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 19:46

عجب کمدی جدی اییه
بازیگرش کیه؟
جیم کری؟
البته همه یه جورایی تو کمدی الهی خودمون رو به کری می زنیم و جیم میشیم.
من که خیلی وقتها این جوری ام
شما چی؟
شاهین که مطمئنم عین خودمه

بی نام و قابل انتقال به غیر سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 20:39

به جای اینکه چشاتو واسم چپ و راست کنی . برو واسم خونه پیدا کن.
چوری

آخه نمیدونی چه حالی میده چشاتو چپ و راست کنی
نکنه می خوای همسایه شی که برم واست خونه پیدا کنم.
تو بیا من واست خونه هم پیدا میکنم چوری جون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد