نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

مرزهای آزاد (دو)

کودکی که با اسباب بازی نظرشو جلب میکنی اول که کوچیکه فقط بازی کردن براش مهمه،ولی بزرگتر که شد بابت گرفتن هدیه تشکر می کنه،بزرگتر که شد میفهمه که کسی که هدیه میده چقدر ممکنه دوستش داشته باشه. 

 

دیگه وقتی از سن بازی کردنش گذشت به یاد اسباب بازیش میافته که اونو یه جایی رها و فراموش کرده.چیزی که زمانی با گریه و جیغ و داد اونو به رختخوابش می برد.و به یاد کسی می افته که بازیچه را براش هدیه آوورده بود.اون ارزشی را پیدا می کنه که قبلا بهش توجه نکرده بود. 

 

روابط مرد پارسی اگه بشه نامشو این گذاشت با زنش،همسرش مثل رابطه همون بچه هست با اسباب بازیش.وقتی خدواند اونو سر راهش قرار میده تا قسمتی از عشق خودشو به اون مرد نشون بده آزادش میزاره تا بازی کنه،شاید روزی عشق حقیقی را بدست بیاره.شاید سالها طول بکشه که اون ارزشو درک کنه و مراقب اسباب بازیش باشه. 

 

فقط یه فرق کوچیک داره،اینکه زن قصه ما اسباب بازی نیست و خودش یک انسان کامل هست و مرد به نوعی برای اون هم اسباب بازی حساب میشه! 

 

امیدوارم هیچوقت سرما نخورید و هذیون نگید!.... 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
م. هومن دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 19:58 http://www.shereparsi.persianblog.ir

همین عاملی که به خوبی اشاره کردی می دونی باعث چه کشمکش هایی در خانواده ها شده

دختربهار سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:56

به نظر من که سرما خوردگی بهت میسازه و حرفهای جالبی می زنی (:
در مورد رنگ پوست آدم و حوا باید بگم طبق چیزهایی که من خوندم اونا اولین زوج روی زمین نیستند. تو یکی از دو کتاب آخر زندگینامه هارولد کلمپ در این مورد کامل توضیح داده شده. به احتمال قویتر در کتاب روح نوردان سرزمینهای دور

آره دیگه،آرزوی سرماخوردگی کن برام

فکر کنم خونده باشمش!

...... :)) سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:59

حرفات رو ............ حالا بهت میگم

دختربهار چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:42

من متولد فروردینم

دل نوشته پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 http://www.golabdon.blogfa.com

!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد