نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نتیجه نبرد

داشتم میومدم سر کار که توجه ام به یکی از کتابهام که نمیدونم چه جوری


از رو میز آشپزخونه سر در آورده بودجلب شد  .


یکی از کتابهای قدیمی پائلو کوئیلو به نام مبارزان راه روشنایی


همینطوری الله بختکی بازش کردم مضمون مطلب این بود :


یک مبارز راه روشنایی به نتیجه نبرد نمیاندیشد


چرا که میداند نتیجه نبرد همانی خواهد بود که خداوند میخواهد .


لذا فقط با تمام وجود میجنگد و  آنگاه که نبرد پایان یافت بررسی میکند


که ایا باخته یا برده


اما در هر حال بعد از لختی استراحت دوباره شمشیر بر میدارد


و برای نبرد بعدی خود را آماده میکند .


با عشق

نظرات 10 + ارسال نظر
رویا شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 15:25 http://www.7rozane.blogfa.com

سلام فکر کنم ا... بختکی هم نوشتی چون زیاد از مضمونش چیزی نفهمیدم جز اینکه یه نکته داشت
و اون هم اماده شدن برای جنگی دوباره بود در اینجا جنگ میتونه استعاره از یه زندگی دوباره باشه
و اینکه مبارز راه روشنایی باشیم که فکر کنم زیاد ربطی به مطلب و مضمونش نداره و
یه نکته جالبه دیگه هم داشت و اون هم این بود که بعد از تموم شدن مبارزه باید نگاه کنیم تا ببینیم چکار کردیم
و اینکه بعد از مدتی استراحت دوباره به این جنگ بپردازیم و یه لحظه ارام و قرار نداشته باشیم .
و کلا اینکه خوب بود و باید بعضی مواقع ا... بختکی یه کاری انجام بدیم شاید خوب از اب دراومد :))
راستی میثم من مطلبم رو یه خورده عوض کردم برو و دوباره بخونش

والا بهتره شما به جای همینجوری کامنت فله ای گذاشتن یه خورده تمرکز کنی رو مطالب بلکه بهره بیشتری ببری
ضمنا من شاهین هستم اقا میثم هم همین نزدیکی هان تهران پلاک ۸ حتما بلدید ادرسشون رو ....




به هرحال ممنون از اینکه این مطلب رو خوندید .

رویا شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 18:33 http://www.7rozane.blogfa.com

ا ا ا من این بالاییش رو یادم رفت پاک کنم اقا شرمنده ام به بزرگی خودتون و کوچیکی خودمون ما رو ببخشین .
یه سری به وبلاگ من بزنین مطالب جالبی اوردم البته از نظر خودمو و دو سه نفر دیگه [چشمک]
اگه بهم سر بزنین کلی خوشحالم میکنین اگه دوس دارین خوشحال بشم این کارو بکنین .
بعد یه سوال حرفای بالاییم درست نبودن ؟

اختیار دارین عزیز
به وبلاگت هم سر زدم . اما نظرم رو همون جا برات میزارم


اما در مورد درست و غلط

این ها یک امر نسبی هستند و بنا به دید هر کس و آگاهی اون شخص میتونن تغییر کنن .

اوومیثم شنبه 27 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 23:14

شاهین جان زیاد سخت نگیر.تازه کاره.کم کم درست میشه.

راستی چی شد بالاخره.بجنگیم یا نجنگیم.آهان.اصلا یادم رفت.نتیجه مهم نیست چون خواست خداست.پس میجنگیم.

کتابها چی شد.به کجا رسید؟

ما حصل کتابها عالی بود بالاتر از اون چه که فکر میکردم
فقط الان پس لرزه های اگاهی جدید افتاده تو دنیای بیرون
فعلا دارم میجنگم ....

پسرآزاد یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:20 http://goldenwisdom.blogfa.com

اگه زیادی به نتیجه فکر کنی تو جنگ حواست پرت می شه یکی ترتیبتو می ده !!! شاهین جان ممنونم مطلب خوب و به جائی بود

ای بابا

به عمل کار براید به سخن رانی نیست

رویا یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 http://www.7rozane.blogfa.com

رویا به میثم :
خوب ببین من اونکاری که تو گفتی رو کردم یعنی مطالبم رو زیادتر کردم و بچه ها جز یکیشون غر زدن
خوب من نتیجه گرفتم مطالبم رو کوتاه بنویسم ولی مفاهیم بیشتری رو در بر بگیره !!! خوبه ؟
تازه من خودم به زور خط شماره ۲ رو انتخاب کردم چون اول شماره ۳ بود حالا شما میگی شماره ۱ کنمش .
شرمنده یه خورده سخت و شدنش دور از عقله ولی خواننده هایی که دارم همه جوره پایه اند پس شاید اینکارو بکنم .
در مورد کل کل کردن با شاهین : من اولا زیاد برام اینکه ... یا .... فرقی نداره کل کل هم نکردم تو کل کل میبینی ؟؟؟؟ دیگه همین خودت بیا زودتر و مطلب بزار
که مطلباتو خوندنی تر میبینم تازه مطالب شاهین پر از مفهومه که باید ادم بشینه و
کلی در موردشون فکر کنه بعد هم دیگه میخوام دیگه فله ای چیزی نذارم پس خداحافظ :))

رویا یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 http://www.7rozane.blogfa.com

رویا به میثم :
که من تازه کارم باشه یکی طلبت :)
خوب حالا جواب سوالاتو میدم :
اره من اعتقاد دارم که ادما اگه پدر و مادرش نمیگفتن که خدایی هست شاید خدا رو نمیشناخت و تو عالم رویا با یکی دیگه حال میکرد .
ئر مورد اون سوالت که گفتی بی دینی ولی چرا من فکر میکنم تو خوبی : خوب ببین ادم نباید با دین خوب باشه
ادم لاییک هم میتونه ادم خوبی باشه و فقط نقطه ضعفش بی دینیه .
تازه تو میگی بیدینی ولی ته ته ته دلت خدا رو باور داری و این همه لطف او رو میبینی و بهش اعتقاد داری حالا ممکنه در حرف اینطوری نباشه ولی در دل اینطوری .
( یعنی من اینطوری فکر میکنم چون اطرافم ادمایی که تظاهر میکنن بی دینن زیادن :)) )
بعدش هم اینکه به اقا شاهین چرا نگفتی من بچه ام و رو حرفام زیاد محل نده . ( منظورم اینه که از تازه کار بهتر بود :)) )

خوب بازم فله ای نوشتم اینجور مواقع باید بگم من ادم نمیشم

با اجازه شاهین جان.لطفا تو مطالب خودم پست بزن(میثم).

خ یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 13:38 http://khalvated.blogsky.com

فقط با تمام وجود میجنگد شاید این بهترین راه باشد

شاید....

رویا یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 20:08 http://www.7rozane.blogfa.com

سلام اقا شاهین :)
خیلی ممنون که بهم سر زدید چون واقعا خوشحال شدم باز هم از این کارها انجام بدید چون واقعا خوشحالم میکنید :))

چشم

دل نوشته دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 http://www.golabdon.blogfa.com

مبارز راه روشنایی نتیجه کارش را میداند... روشنایی!
با عشق

یه خورده مخالفم

نتیجه نبرد روشنایی نیست
هدف مبارز رسیدن به روشنایی است

اما یک مبارز ممکن است برای رسیدن به هدفش در میدانها و برای نتایج متفاوتی بجنگد ...

با عشق

اوومیثم سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 01:00

این پس لرزه ها روی گسل ما نیافته شاهین جان فدا

فقط مبارزه کن عزیز اگر هم افتاد زیاد مهم نیست خصوصیت این دنیا اینطوره ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد