نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

باغ سبز(سه)

... 

 

اندیشه تمام گیاهان باغ این بود که جایی برای زندگی بدون دردسر پیدا کردن و احتیاجی به کار و کسب تجربه ندارن.بدون دغدغه و در آرامش عمر را سپری می کنن و به تمام آرزوهاشون از جمله آب خنک و گوارا،زمین غنی و حاصل خیز و آفتاب همیشه تابان میرسند.براشون مهم نبود اونطرف دیوار باغ آیا باغ دیگه ای هم هست یا شاید مکان بهتری.ساکنین باغ واقعا اینجا ساکن شدند.البته استثنا هم وجود داشت.دوستان ماجراجویی که دانه هاشونو با چتر و باد پرواز دادند.و گیاهان رونده که تا دوردست ها رفتند و ریشه هاشونو در جستجوی جای بهتر به هر خاکی سپردند. 

 

کسی از وجود دانه های ضمخت علفها خبر نداشت.بعضی ها هم که از خطر آنها آگاه بودند سهل انگاری کردند و به موقع به بقیه نگفتند هر چند که گوش شنوا هم وجود نداشت.  

 

بیشتر موقع ها جلوگیری نکردن از یک مشکل کوچیک پیامد یک مشکل خیلی بزرگ میشه که تا سالها دردسرساز میشه.  

 

همه چیز به نظر مثبت بود.اما نتیجه منفی شد.باغ هرچند که سبز بود اما نتیجه مفیدی مثل داشتن میوه های شیرین نداشت.عجیب تر اینکه باغبان اینها را می دید ولی انگار حرکتی برای بهبود باغ زیبا نمی کرد. 

 

اونجاست.زیر درخت نشسته و خیلی خونسرد نگاه می کنه.انگار که فکرش از اول همین بود. 

 

 

(ادامه دارد)

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
آموزشکده خوارزمی شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:56 http://www.amoozeshkade.com/forum.php

سلام.عضو سایت بشید و از خدمات سایت استفاده کنید.اگه محصل هستی توصیه میکنم حتما به اولین انجمن تخصصی درسی ایران یه سری بزنی و از مزایای اون استفاده کنی.

شاهین شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:42

والا چی بگم داستان توه

به هر حال ادامه بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد