نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

اگاهی در عمل ...

اگاهی در عمل یا مصطلح ترش عرفان عملی 


والا از دیدن پیامهای چند دوست و اتفاقا اشنا شدن با چند نفر در محل کارم به نکته مشابهی رسیدم و تصمیم گرفتم این مطلب رو بزارم



کلیه مکاتب دنیا و پیروانش ایدولوژی خاصی برای رسیدن به خدا ارایه میدهند .


و مسلما رسیدن به خدا کیفیتی مجهول است که بر اساس نقل قول ها که به ما رسیده هر کس گوشه ای از ان را بیان کرده


مثل معروف مولوی در مورد جماعتی که در اتاقی تاریک فیلی را بررسی کردند و هر یک حکایتها از ان گفتند

یا حکایت عطار در مورد سی مرغ که سیمرغ شدند

بنابراین تا این کیفیت خداشناسی برای شخص خودمان معلوم نشود راه به جایی نبرده ایم

و چون اغلب انسانها به این مقام نرسیده و یا نمیرسند و به نوعی دورنمایی از این مقال شنیده اند که هر چه میروند نمیرسند چاره ای نمیابند جز اینکه متعصبانه بر دانش خود و گفته های مربیان خود

 (که اکثرا هم از این دنیای فیزیکی منتقل شده اند ) اصرار بورزند و ما حصل ان فجایع و جنایاتی چون جنگهای صلیبی  - تفتیش عقاید و دیگر حوادثی است که تاریخ بشر مملو از ان است .


اما نکته مهمی که اغلب در طی این راه ما از ان غافل مانده ایم این است که هر درختی یک میوه ای دارد و هر ممارستی یک بهره ای


در راه خدا هم مهم این است که ما در طی این مسیر ایا به نتایجی رسیده ایم ؟ یا نه


ایا ان گونه که اسلام بیان میکند با خواندن نماز از فحشا و منکر دور شده ایم یا نه ...


ایا به گفته مسیحیت با انجام غسل تعمید از گناهان پاک شده ایم و به درگاه پدر اسمانی  رسیده ایم یا نه


هر مکتب دیگری هم برای خودش نشانه هایی دارد


بکوشیم تا در هر مکتبی هستیم بهترین باشیم و اگر به این نتیجه رسیدیم که مکتبی از پاسخ به سوالهای ما عا جز است شهامت ان را داشته باشیم تا به دنبال مسیری دیگر برویم تا جواب سوالهایمان را بیابیم


در مسیر نیروی بی پایان ( چیزی که ما به این نام میخوانیمش ) دو هدف تجلی میابد

اول خودشناسی و بعد خداشناسی

به خودشناسی رسیدن وقتی محقق می گردد نشانه های بیرونی هم دارد یعنی صرفا با کار درونی این مسیر طی نمیشود

و نشانه ان این است که ۵ نفسانیات ذهن به طور کامل از روح منقطع میشود

نفسانیاتی که به خشم - طمع - شهوت - حسد - خودپسندی مشهورند .


برای ما مهم این است ایا واقعا دغدغه طی این مسیر را داریم

ایا واقعا در راه رسیدن به این مرتبه تلاش میکنیم 


و از همه مهمتر چقدر توانسته ایم در اثر تمارین و ممارستهای خود این نفسانیات را کنار بگذاریم




نقل است که ابوسعید برای سخنرانی به مسجدی رفت . قبل از شروع صحبتهایش مردم زیادی بیرون از مسجد مانده بودند . در این بین کسی امد و گفت ای مردم بلند شوید و قدمی جلو بیایید .

بعد از ارام گرفتن جماعت ابوسعید یک جمله بیشتر نگفت


گفت : ای مردم تمام هدف من از این جلسه این بود که بگویم برخیزید و قدمی به جلو بیایید .


و رفت



پس ای دوستان در هر کجا و در هر مسیری که هستید فقط بر خیزید و قدمی به جلو بیایید

که خداوند ده قدم بسوی شما بر خواهد داشت .


برکت باشد .

نظرات 3 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:20 http://picture11.mihanblog.com/

سلام دوست گرامی وب زیبایی داری اگر با تبادل لینک موافقی وب منو با عنوان

گالری مدل لباس

لینک کن و عنوان وبتو بهم بگو تا لینکت کنم

http://picture11.mihanblog.com

ای دی یاهو ----> mohammad.1361

اوومیثم جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:00

سلام.در چه حالی؟

از مطلب خوبت استفاده کردم.امیدوارم که این منه من هم گوش بده و یک قدم جلو بزاره.موفق باشی. در پناه نیروی بی پایان.

نظری راجب دنباله داستان من نداری؟ یکم پازلش بهم ریخته.میخواستم یک چیزایی بگم ولی داره به یک سمت دیگه میره.تقدیر چیز دیگه ای میخواد.

میثم جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 18:25

سلام چطوری شاهین خان ;)

خب نظرم اینه که مهم رسیدن نیست، به قول ابوسعید مهم حرکته، در حرکت هم مهم شروع حرکته
مهم تلاشه، تلاش برای تعالی، به خاطر همینه که قرآن، تلاشگران این مسیر رو در صورت مردن، بهشتی معرفی می کنه .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد