نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

زمزه عشق

داریم یک زندگی روزمره را طی میکنیم.معمولا برنامه ریزی میکنیم تا دچار دردسر نشیم.آرزو می کنیم تا چیزهایی داشته باشیم که بتونیم بهتر ادامه بدیم. 

 

این زندگی ماست که میگذره و باید به بهترین نحو ادامه پیدا کنه.خیلی چیزها نشون میده که این جریان دنیایی یک ماتریس چند بعدی چند مجهولی نیست که طبق پیچیده ترین محاسبات ریاضی و چند قانون خاص پیش میره،نه،این فرق داره.نیرویی فراتر از تصور فکر آدمی هدایت این جریان را به عهده داره.وجود روح یا اتفاقاتی که به معجزه شبیه هست بوسیله علم توضیح داده نمیشه."عجیب تر از علم". 

 

عشق در تعریف چیز ساده ای بنظر میاد ولی پیامدهایی که از عشق ورزیدن بوجود میاد در هیچ فرمولی نمیگنجه.یکی از ساده ترین شکل این مطلب روابط بین مرد و زن هست.از نظر مادی و فکری این بقای نسل هست که این دو را کنار هم نگه میداره.ولی چرا در بعضی ازین روابط یک طرف،چه مرد و چه زن،حاضر به قربانی کردن زندگیش برای طرف دیگه هست.کدوم فلسفه ای توضیحی برای این مقوله داره؟ دنیا راجب عشق چی میدونه؟ 

 

وقتی شروع میکنیم از همون صبح یا هر وقت که اراده میکنیم کاری انجام بدیم،نظارتی وجود داره که بطور مخفی اعمال ما را هدایت میکنه.خیلی وقتها از خطرات دور میشیم و بعد از انجام میفهمیم که ممکن بود چه اتفاقی بیافته و نیافتاد.یا جریان بسمتی رفت که در برنامه ما نبود ولی به بهترین شکل کار انجام شد.شخصا بارها اینو تجربه کردم. 

 

ولی چه چیز یا کسی پشت این جریانات هست که حرکت هاش جنبه عشق بخودش میگیره.چطور ممکن هست که بخواد زندگی ما لذت بخش بشه.اون هیچ توقعی برای جبران یا تشکر کردن نداره وگرنه بطور واضح خودشو نمایان میکرد. 

 

همیشه تجربه باعث میشه که انسانی که از نظر سنی بزرگتر از انسانی دیگه هست مراقب کارهای طرف کوچکترش باشه و از روی "انسانیت" راهنمای اون باشه.به نوعی میخواد که چشم اندازی درست از یک زندگی درست پیش چشم  طرف کوچکتر ایجاد بشه.راهنمایی از روی عشق ورزیدن.چه چیز دیگه ای توضیح قانع کننده ای برای این گفتار داره؟ 

 

ولی تغییرات در روند زندگی بنحوی که عشق در آن دخالت مستقیم داشته باشه بوسیله خود انسان انجام میشه.این عشق برای من و خیلی های دیگه همون نیروی بی پایان هست که برای خودش قوانینی داره که اینجا مد نظر نیست.ولی زمزه ای برای خودش داره که اجازه هدایت زندگی من و بقیه را به آن میده تا وقتی که حس کنیم که تمام پیامدهای این عشق دقیقا همون چیزی هست که ما بهش فکر می کنیم.زمزمه عشق و تمرکز و نگاه کردن بر جریانی که اتفاقات زندگی ما بر روی آن به حرکت در میاد و همیشه در مسیر شکوفایی و تحول زندگی ما طی مسیر میکند. 

 

خیلی موقع ها این زمزه برای من اهمیت چندانی نداشت ولی الآن و بعد از این میدونم که صوتی هست که وقتی به زبان میارم یا حتی در فکرم شکل میگیره جریانی از عشق بی پایان خالق را در درونم من به جریان میندازه تا نشانه ای از عشق معبود من باشه و هم تحولی برای تکامل من.و این فقط همین نیست که فراتر از عقلانیت هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد