نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

هدف

می پرسم. 

 

از یکی دیگه شاید بهتر بدونه. 

 

هنوز برام جا نیافتاده.دائم گمش می کنم. 

 

میدونی،آخه تکرار نمیشه.رفتن به اونجا رو میگم؛هدف. 

 

وقتی سر نمزنم یادم میره.حتی بعضی موقع ها خاطرات شیرینی هم که ازش داشتم فراموش میشه. 

 

تو آدرس هدف را میدونی؟ کدوم خیابون،کوچه،محله؟ اصلا رفتی ببینی چه خبره؟ نمیدونی کجاست؟.... 

 

هیس....دارم گوش می دم.صدای آشنا میاد.یک آهنگ که فکر کنم اونجا شنیدم؛هدف. 

 

یخورده گنگه.خیلی آرومه.باید ساکت باشم تا بهتر بفهمم..............شاید بتونم منبع رو پیدا کنم.آره این زمزمه از هدف میاد.  

 

فکر کنم چیزی دیدم...یه نور.نور آشنا.آره آبی رنگه،نه شایدم سبزه...مطمئن نیستم رنگشو درست فهمیده باشم.باید بیشتر دقت کنم. 

 

........ 

 

خسته شدم،زیاد گشتنم نمیشه،بدتر کسل شدم.بهتره ولش کنم،شاید فردا پیداش کردم. 

 

خورشید...فعلا دم دسته،گرم شدم،دلپذیره.تا چند سال دیگه نور میدی؟یک میلیون سال دیگه؟چرا حرف نمیزنی؟ خل شدم.....شاید.... 

 

هدفو پیدا می کنم،قول میدم...قول...                         ....

 

نظرات 2 + ارسال نظر
یک زن دوشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 23:48

من صحبت خصوصی دارم باهاتون..
لطفا از قالب استاندارد بلاگ اسکای استفاده کنید تا بتونیم هم به پروفایلتون و هم صندوق پستیتون دسترسی داشته باشیم.

چشم
بفرمایید گوش میدم!

rapbaz چهارشنبه 25 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 00:31 http://www.redrap.blogfa.com

سلام خوب هستین وبلاگ خوبی داری به ما هم یه سر بزن.

چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد