نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

یک سوال ....

چند روزه برام یه سوال جدی پیش امده


من یا کسانی مثل من که علاقه مند به حقیقت

هستیم و جوینده راه روشنایی


واقعا چه قدر دغدغه این موضوع را داریم ؟


یا چه قدر داریم ژست معنویت میگیریم فرقی نداره از معنویت بودایی بگیر تا معنویت اسلامی و ....


چقدر برای راهمون قدم برمیداریم ؟


اصلا قدم برداشتن در این راه چه طوری است


ایا صرفا مطالعه اثار بزرگان و کتب مقدس کافیست ؟


ایا فقط با انجام عبادت و تهجد باید به دنبال راه خانه بود ؟


اصلا چه محک و معیاری برای اینکه در حال رشد هستیم داریم ؟


به قول یکی از دوستان خوب  ما یا در حال پیشروی هستیم یا در حال پسروی حد مابینی وجود ندارد


پس ظاهرا باید بسیار مراقب عملکردمان باشیم


خیلی دوست داشتم این سوال را در سایتی با بازدید کنندگان زیاد مطرح کنم تا نظرات انها را بدانم


اما متاسفانه چنین سایت ها یی چنان درگیر فضایی متعصبانه هستند که اصلا طرح چنین سوالی کاری بیهوده است .


برای بازگشت به خانه و قرار گرفتن در خیل ارواح عاشق خدا باید بسیار زحمت کشید


هر لحظه ما باید به همین دلیل خرج شود


وگرنه برایمان چیزی به جز پز روشنفکرانه و دانسته هایی که به کار نبسته ایم نخواهد داشت


و شاید سالها بعد به این فکر بیافتیم که من خیلی کارها در مسیر نیروی بی پایان کردم اما هیچ جوابی نداد

بنابراین این راه خطاست


فراموش نکنیم نیروی بی پایان راه را برای کسانی باز می کند که شجاع هستند و از همه چیز خود حتی وجود خود برای پیمودن راه می گذرند


تا به جایی که فنای در انوار و اصوات الهی میشوند


و خود را قطره ای در اقیانوس عشق و رحمت الهی می بینند .....


واقعا ان راه را چگونه باید پیمود ؟


بحری است بحر عشق که هیچش کناره نیست


انجا به جز که جان بسپارند چاره نیست




نظرات 6 + ارسال نظر
اوومیثم جمعه 15 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 23:37

خوب گفتی و البته اینم در نظر بگیر که بعضی مواقع برنامه ریزی ما بوسیله استاد بهم میخوره چون ممکنه که ما همه جنبه ها رو در نظر نگیریم و کارهایی که می کنیم اصلا به صلاحمون نباشه,یعنی یک ایست لازم مثلا در مسیر شکوفایی.

واقعیتش دارم فکر کردنو میزارم کنار و سعی می کنم گوش کنم.فکر کنم اینطوری بهتره.منطق پایه درستی نداره و هیچ چیرو توضیح نمیده مخصوصا این راه وفکرکنم قسمتی از برنامه هست.جریانات خودمو میگم،شکستن قالب های ذهنی بوسیله از ما بهترون!

در ضمن از من ایراد میگیری خودت سالها رو اشتباه نوشتی!

همینطوره عزیز
دقیقا به همین دلیل این ژرسش به ذهنم رسید

راهی که شما گفتی به نام تمرین کندون هست یعنی حاضر دیدن و گوش دادن همیشگی به استاد درون

بالاخره هر کسی اشتباه میکنه
ممنون از تذکرت

پسرآزاد یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:37 http://pesareazad.blogfa.com

شاهین عزیز سوال خوبیه مطرح کردی که همه جویندگان واقعی این سوال رو مرتبا و تقریبا می شه گفت روزانه از خودشون می پرسند!

من هم موافقم در راه معنویت نقطه توقف نداریم یعنی یکنواختی وجود ندارد ما یا در حال سرعت گرفتن هستیم و پیشرفت یا در حال عقب رفتن و پسرفت

منتها وقتی داریم با سرعت کم حرکت می کنیم و پسرفت در حال آماده کردن موتور روح هستیم که ناگهان دوباره پرشتاب حرکت کنیم ... مواقعی هستند که کارماهای ذخیره و یا روزانه و همچنین وابستگی ها ما را عقب می اندازند و بعد که متوجه می شویم دوباره سرعت یم گیریم بدون پسرفت ها پیشرفت ها ممکن نیستند

موتور روح بدون استراحت خالی از انرژی حیات آن یا ((توزاشوتاما)) خواهد شد ... نقاط استراحت در ابدیت برای روح مهم هستند

سوال خوبی بود

برکت باشد

شاهین یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:58

ممنون دوست عزیز
ولی به نظر من روح نیازی به استراحت نداره
روح همیشه در مراقبه است و نیازی به ابزار دنیاهای تحتانی ندارد

اگاهی ما باید همواره در جوشش باشه
همه روز روزه بودن همه شب نماز کردن
......


برکت باشد

م. هومن دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 14:44 http://www.shereparsi.persianblog.ir

سوالهای خیلی زیادی توی ذهنم هست که همینطور چرخ می خوره اما هیچ وقت جوابی برای اون پیدا نمی کنم .
گاهی اوقات خودم رو تهی از همه چیز می بینم و گاهی پر همه چیز

میثم دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 21:37

سلام شنبه 23 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 17:24

سلام دوستان سخت مشتاق خواندن ترجمه سخنرانی ۲۲اکتبر امسال هستم لطفا اگر می تونید راهنمایی کنید.از همین جا پیگیری می کنم .
هیو باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد