نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

باور نمی کنم

باورم نمیشه زمانی در آغوش آفریننده خودم باشم. 

باورم نمیشه که روزهای اوج و سر بلندی وجود دارند. 

باورم نمیشه بتونم خیلی خیلی نزدیک به نیروی بی پایان بشم. 

باور نمی کنم کسی مراقب من هست. 

باور نمیکنم،ولی اون همیشه با منه و درتمام لحظات بهترینها رو برام مهیا می کنه. 

باور نکردنیه که تمام آنچه این پایین بهش تعلق داریم اصلا مال ما نیست. 

باور فقط دست و پاگیر هست.منطق جواب نمیده،هیچوقت عظمت چکیدن شبنم را توضیح نمیده چون قسمتی از عشق نیست. 

باور مثل درهای زندان باز میشه،باورت میشد یک روز آزاد بشی وقتی فکر میکردی تا ابد اینجایی. 

اینجا هیچ جا نیست. 

نظرات 4 + ارسال نظر
مهدی یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 01:18 http://armageddon.blogsky.com

چه دلتنگم چه دلتنگم اگر امروز هم بیرنگ بیرنگم
اگر امروز هم من مثل دیروزم اگر با یاد تو با ترس می جنگم

رهگذر یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 10:33

خیلی به دلم نشست.
مرسی دوست عزیز.

پسرآزاد یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 13:10 http://pesareazad.blogfa.com

به امید روز آزادی معنوی

برکت باشد

خاموش یکشنبه 26 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 17:55

اگر آدمی باور نکند که خدایی وجود دارد٬ چیزی از وجود خدا کاسته نمی شود!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد