بهترین چیز رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است .....
در مورد این بلاگ باید بگم .....
بزار از این جا شروع کنم
خیلی وقت پیش که فیلم ماتریکس رو میدیدم یه هو به سرم زد که
اگر اوضاع این جوری باشه یعنی ما ماوقعا در محیطی غیر حقیقی
زندگی کنیم چی ؟
این شد که راه افتادم دنبال جواب تا اینکه به واسطه دوستی از
نیروی بی پایان اگاه شدم و شروع کردم به برقراری رابطه با
نیروی بی پایان
بعد از مدتی دقیقا به همین جا رسیدم
که هر یک از ما برای خودمان یک ( مورفیوس ) یک ( ترینیتی )
و حتی یک ( نیو )هستیم
و در مسیر خود برای کشف حقیقت وظیفه خود را به دوش
میکشیم
پر واضح است که این اتفاق یا به قول سهراب حادثه همه چیز من
را تغییر داد
حتی اسمم را به شاهین تبدیل کرد
هر چند دیگر اسم اهمیتی ندارد
مهم فقط نیروی بی پایان است که هر کسی مثل یک سلول از
اعضای بدن ان است
و چه اگاهانه و چه نا اگاهانه به او خدمت میکند
اما خوشا اگاهانه در خدمت ان بودن
و به مسابه همکاری برای ان نیروی بی کران به اقلیم خدمت کردن
راستی نکته جالب اینه که در این ماتریکس که من کشف کردم
دقیقا همان کاراکتر های فیلم وجود دارد
از قبیل مامورها
و حامیانی مثل پیشگو و کلید ساز
و .....
خوب من هم خواستم گوشه ای از این حادثه که اشک بر چشمان
ما اورد در این بلاگ مطرح کنم
در این بین دوستان بسیاری مرا یاری کردند
و از همه مهمتر رهگذر عزیزم و انیتیا ( خدا بیامرز ) که برای نوشتن
مطلب در این بلاگ با من همکاری می کنند
و همه شما دوستانی که این مطالب را که بی گمان تجربه ارتباط
ما با نیروی بی پایان است را میخوانید
برکات نیروی بی پایان را برایتان خواهانم
سلام . وبلاگ جالبی دارین . درمورد دنیای غیر حقیقی واقعا همین طوره و منم فکر می کنم ما بیشتر در یک دنیای غیر واقعی یا مجازی هستیم تا یک دنیای واقعی . این نظر منه . حالا شاید این دنیای غیر حقیقی ماتریکس نباشه ولی ...
موفق باشی.
خیلی خوش اومدی
بازم سر بزن
پایدار باشید
ممنون عزیزم
جاودان هستیم
متشکرم از توضیح شما.
برکت
اگر مطلب دیگری هم دیدید
ممنون میشم تذکر بدید
برکت
سلام
خیلی وقتیه به مخم فشار نیوردم، احساس می کنم یخ زده، می ترسم اگه یهو فشار بیارم، بترکه =)
ماتریکس رو ندیدم
فکر نمی کردم آنیتیا بره، اما به نظر میاد با شاهین خان مشکل پیدا کرده، درسته ؟
نویسنده عزیز
فکر نمی کنم این نیروی بی پایانی که میگی نیازی به خدمت کردن ما بهش داشته باشه!
در ضمن نوشته های آنیتیا هم با اینکه خوب بود اما به نظر کمی تصنعی می رسید. به نظر می رسید که به چیزهایی که مینویسه ایمان صد در صد نداره. شاید رفته که حقیقت را پیدا کنه و بعد در موردش بنویسه!
البته اینها نظر شخصی من هست
سلام شاهین عزیز ....
چرا دامون عزیز اتفاقا تمام هم و غم ما باید خدمت به این نیروی بی پایان باشه ... البته این نظر شخصی من بود....
ولی شاهین یه چیزی بگم اونم اینه :
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها .......
میثم جان
بالاخره باید گاهی به مغز فشار اورد وگرنه زیر بار روزمرگی له میشه
در مورد انیتیا نه اصلا اینطور نیست ما با هم رابطه بسیار خوب و نزدیکی داریم فقط به خواستش برای رفتن احترام گذاشتیم
هر وقت هم که بخواهد دوباره بنویسه میاد و میبینی که چه قوی هم مینویسه
دامون عزیز
مطمئنا نیروی بی پایان نیازی به خدمت ما نداره ولی ما نیاز به همکاری اگاهانه با نیروی بی پایان داریم به نوعی تکامل ما در این زیستن اگاهانه است
جاودانه - خردمندانه - ازادانه
در مورد نوشته های انیتیا هم باید خودش جواب بده
حتما برای انتخاب نوشته هاش از یک اشراقی کمک می گرفته
ممنون از توجه همه دوستان
نیروی بی پایان در وجود خود آدمه . خودش و خودش
سلام شاهین جان بازم خدا رو شکر که شما
هنوز هستین ومی نویسین
مهدی هومن عزیز
یه خورده فراتر از این میتونه باشه
نیروی بی پایان در همه چیز است
وحدتی در کثرت
مهراب عزیز
ممنون که سر می زنی