الا یا ایها ساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق اسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
در کشاکش طوفانها یک کشتی گاهی به زیر امواج میرود و گاهی بر روی امواج شناور است
اصولا این فراز و فرود ها لازمه نجات کشتی و عبور از طوفان است و اگر کشتی دایما بالای امواج
یا دایما زیر امواج باشد به زودی غرق خواهد شد .
بهترین کار حفظ تعادل در هر لحظه است .
با اینکه سخت است رفتن یک دوست اما برای هر رفتنی بازگشتی است
پس منتظر امدن هر رفته ای باید بود
چنانچه با هر مرگی تولدی صورت میگیرد .
انیتیا ی عزیزم
تولدت مبارک
---------------------------------
میثم عزیز
از لطف و نظر خوبی که به من ابراز کردی ممنون
هر چند حقیقت من غیر از این است
اما در مورد نیروی بی ایان و حلقه اش باید بگویم
از نظر نیروی بی پایان رفتن و امدنی در کار نیست
اصلا جایی برای رفتن نیست . کجا بروی که در حلقه نیروی بی پایان نباشی
ان طور که انیتیا گفت هم چیزی به اسم حضور نصف و نیمه یا عدم حضور نیست
همیشه حضور ما در محضر نیروی بی پایان است . چون فقط ان هستی دارد .
قضیه همان تاریکی دریچه خداست و بحثی که کردیم که چرا دریچه خدا تاریک است
این ما هستیم که می انگاریم تاریک یا روشن است
ان هم به تاریکی و روشنی دیدمان . وقتی به اگاهی مینگریم دریچه ای فراخ و روشن چون دروازه
قصر های بابل می بینیم و انگاه که از روی کسالت و نا اگاهی می نگریم دریچه ای نخواهیم یافت
انیتیای عزیز ما هستیم چون ان هست
و ان عاشق روح است
و دلیل بودن ما همین است
البته من به ازادی معنوی تو احترام میگذارم و لی میدانم جایی برای رفتن نیست
همیشه در حلقه نیروی بی پایان هستیم . هر چند فکر کنیم که نیستیم
میثم عزیز
نیروی بی پایان برای اموزش هر یک از ما طوفانهایی می افریند که ما در عبور از ان
با نیروی بی پایان ممزوج میشویم
هیچ عجله ای هم در کار نیست چون نیروی بی پایان فراتر از مکان و زمان است
--------------------
والا راستش می خواستم بگم تا حالا داستان جادوگر شهر اوز رو خوندید یا نه و اینکه چه طور خونه با گردباد بلند میشه و به جایی دیگه منتقل میشه
ولی دیدم که انیتیای عزیزم چه چالشی درست کرده بیا و ببین
پس بعدا در موردش حرف میزنم فعلا همین ها که گفتم مهمتر بود
----------
رهگذر عزیز
مبارک باشه . خیلی خوشحالم از اینکه این اتفاق خرسند رو شاهد بودم
چه نشانه وصلی توش دیدم بماند
خوش باشی و برکت
منم تولد آنیتیا رو تبریک می گم . امیدوارم همیشه دلشون به گرمی همین ماه تیر باشه .
شاهین جان امروز یه روز دیگه برای من شد چون یه جمله زیبا یاد گرفتم .
بهترین کار حفظ تعادل در هر لحظه است
دوست عزیز
این درسی است که با تمرین ان در هر لحظه می توانبه ان رسید
اما به راستی که کار دشواری است
به قول .....
راستی را شب تاریکی است
سلام چاهین =)
فقط می خواستم یه کم، حال آنیتیا رو رنگی کنم، می خواستم حسش تغییر کنه
و اصلا قصدم بد و بیراه گفتن نیست و نبود، در اصل من باهاش دوستی کردم .
بهترین کار حفظ تعادل در هر لحظه است
همینطوره میثم جان
تقریبا برام واضح بود روحی که توی نوشته هات بود
مرسی از این که با مایی
لطفا کمی درباره این وبلاگ توضیح دهید!
برکت یعنی چی؟
و..............
خطاب به خلوت دل عزیز :
بنده حالم از تعادل به هم می خوره !
یه عمر دارم تلاش می کنم که متعادل نباشم
متعادل کسیه که راحته ، میثم یه عمره که راحتی رو دشمنه !
تو + هر کس دیگه، اگه می خوای متعادل باش، بنده نیستم .
نمی گم کامنتت خطاب به من بود، خودم دوس داشتم بحرفم
والا به نظرم تعادل اصلا به معنی ساکت و گوشه نشینی نیست
بر عکس عین دریا گاهی بالا گاهی پایین
در مورد برکت هم ان کلمه درخواست الطاف خداوند متعال است برای کسی ی بهتره بگم هر روحی
در حقیقت هم به صورت برکت باشد گفته میشود
اما زیاد در بند کلمات نباشی
همان حضور جاودان نیروی بی پایان است
برکت باشد
وبلاک تان زیباست و مطالبش هم خوش آیند وعالی است . اگر خواهان لینک هستید و بازدید تان بیشتر گردد مرا به اسم بلخ ژورنالیزم لینک کنید بعد خبر دهید تا شما را هم به هر اسم که خواستید بگید لینک کنم . با این کار بازدید خود تان را نیز زیاد کنید و ارتباط دو طرفه میتوانیم باهم داشته باشیم.
با بازدید 27000
اگر منو لینک کردید بعد خبر دهید تا شمار ا هم لینک کنم.
صدای تبریک من رو هم به گوش رهگذر برسونید که (فکر کنم) الآن رهگذر خونه ی بخته و (امیدوارم) موندگار