نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

بالا رفتن

راه معنوی تلاشی مدام است برای بالا رفتن . جهان فیزیک مردابی ست که طفل پس از به دنیا آمدن ، روی سطح

آن شروع به زندگی می کند و به تدریج که بزرگتر و سنگین تر می شود ، در آن پایین می رود و هر کس به نسبت

آلودگی به متعلّقات فیزیکی ، دیرتر یا زودتر در آن فرو می رود .

با شروع راه معنوی ، شخص سر از این مرداب عفن در می آورد و برای اوّلین بار پس از ایّام کودکی ، دوباره هوای

پاک را استنشاق می کند و با جدّیت در راه معنوی ، کم کم از مرداب خارج می شود تا روزی که بال هایش بزرگ شوند

و او را از این جا ببرند .

تلاش مدام و مراقبت شبانه روزی لازم است ، چون مرداب در کمین است و به محض اینکه نیروی بالابرنده تان کم

شود ، شما را به پایین می کشد . 

با عشق 

روزه


ذهن عادت به برنامه ریزی و مرتّب کردن امور بر اساس سلیقه و دانشش دارد . 

دوست دارد جهان را آنطور که می پسندد ، در گنجه اش طبقه بندی کند .

 آنطور که با برداشت های قبلی اش از جهان ، همخوانی داشته باشد . 

ذهن نمی خواهد چیز جدیدی یاد بگیرد .

 ذهن دوست دارد عادت کند و یک عمر بر اساس عادت هایش سر می کند .

امّا راه معنوی برهم زننده ی این نظم و ترتیب است . در راه معنوی ، 

جهان ساختگی ذهن ، خراب می شود تا به جای آن ، حقیقت ناب الاهی

بنشیند . حقیقت روح . حقیقتی که به هیچ نظر و خواسته ای آلوده نیست .

بنابراین ، کارهایی که شکاف در جریان روزمرّه ی ذهن ایجاد کنند تا از درز این 

شکاف ، نور روح بر ذهن  بتابد ، در راه معنوی پیشنهاد می شود .
با عشق 

حقیقت

وقتی دست از نیاز میکشی  

وقتی تنها میشی  

همون موقع که هیچکس نیست که حرف دلتو بگی  

آخرین چیز همون چیزیه که همون اول احتیاجش داشتی  

احتیاج داشتی تا دخالت کنه  

که بتونه و بدونه که چی خوبه  

چیزی که میخوای تا بهتر باشی  

آره  

باید دخالت کنه  

تا حتی بنویسی  

یا گوش کنی  

یا نگاه کنی  

و انتظار  

انتظار  

تا تایید بشی  

که صلاحیت داری  

که جانشین بشی،یه خدامرد واقعی و بیشتر از اون نه فقط نیمی از اون

ماهیگیر


ماهیگیر قلاب به دست به آرامی بر روی امواج در حرکت بود. ساعت ها بدون

صید حتی یک ماهی گذشت. خسته و بی حال به دوردست ها نگاه کرد و

تصمیم گرفت به آنجا برود شاید حداقل یک ماهی برای خوردن بیابد. به آن سو

هم رفت ولی بی حاصل بود.

روزها ماهیگیر این کار را بدون هیچ صیدی ادامه داد.

روزی...

ادامه مطلب ...

سکوت درونی

چگونه می توان به سکوت درونی دست یافت ؟

آیا تا به حال پیانوهای مکانیکی را دیده اید ؟ در این پیانوها ، استوانه ای که برجستگی های کوچک و بزرگی به

تناسب روی سطح آن قرار گرفته اند ، می چرخد و در چرخش ، این برجستگی ها به زبانه های نازک فلزی در  

بدنه ی پیانو برخورد می کنند و صدای موزونی شکل می گیرد .

در ذهن نیز این اتّفاق رخ می دهد . برجستگی هایی که روی سطح ذهن وجود دارند ، در برخورد با جریانات روزمرّه ،

تولید صدا می کنند که البتّه این صدا ، موزون نیست .

برجستگی های سطح ذهن که تولید صدا می کنند ، کدامند ؟ نفسانیّات : غرور ، خشم ، شهوت ، خودپرستی ،

وابستگی ، ...  . این برجستگی های خشن و تیز ، در مواجهه با اتّفاقات زندگی ، تولید صداهای خشن و گوش خراشی

می کنند که گوش روح را می آزارد و او را خسته و رنجور می کند .

راه حلّ چیست ؟ راه حلّ ، صاف کردن این برجستگی هاست . این برجستگی هایی که در طیّ تناسخات ، روی سطح

ذهن ، شکل گرفته اند و در چرخش ذهن ، با جریانات زندگی برخورد می کنند و صداهای سرسام آور تولید می کنند ، باید

صاف شوند و از بین بروند . چرا آدم ها اینقدر رنجور و بیمار به نظر می رسند ؟‌ به خاطر این صداهای جهنّمی ست که

شبانه روز در سرشان کوبیده می شود و راه خلاصی هم از آن ندارند . نمی دانند که برای خاموش کردن این صداها ،

باید از دلبستگی هایشان دست بکشند . باید از ادّعاها و غرورشان دست بردارند . باید از اظهار نظر درباره ی هرچیز 

خود داری کنند . باید زیاده خواهی های جسمانی را کنترل کنند . باید با ترس هایشان روبرو شوند . و این راه معنوی است .

این کارها را کردن ، یعنی راه معنوی را پیمودن به سمت عارف شدن . عارف به خویشتن و عارف به خدا . و در اثر

پیمودن راه معنوی ، سطح ذهن ، صاف و صاف تر می شود و به سمت صیقلی شدن پیش می رود . اینقدر صاف ، که

هیچ اتّفاقی در زندگی ، نمی تواند صدایی از ذهن ، در بیاورد . ذهن ، برجستگی ، دلبستگی ندارد که در زندگی گیر کند

و صدا تولید شود . و این چنین ذهنی به عدم وابستگی رسیده است . به رهایی مطلق .

و ذهنی که صیقلی شده است و عارف به حقّ شده است ، نظر به حقّ دارد و  فقط ندای الاهی را بازپخش می کند .

و همه ی این مراحل ، با بیداری روح شروع می شود . روح برپا می خیزد و کنترل ذهن را در دست می گیرد .   
 
با عشق

ثروت


غنی ترین داشته ها از نداشتن ها زاییده می شوند.


توضیح عکس:

یک عکاس بریتانیایی برای عکاسی از چشم انداز گسترده از"فجوردس" نروژ 5 ساعت پیاده روی و کوهپیمایی کرد تا سرانجام خود را به مکان مناسب عکاسی از منظره برساند.

اما پس از این همه تلاش و رسیدن به این مکان در کمال تعجب مردی تنها را در دوردستها مشاهده کرد که بر لبه صخره ای ایستاده و در حال تماشای منظره زیبای زیر پایش است.

این عکاس می گوید: ارتفاع مکانی که مرد ایستاده بود بیش از 3000 متر بود ولی او بی پروا در حال نظاره منطقه زیر پایش بود.


جنگجو


برای بقای معنوی می باید جنگجو بود.

یک جنگجو از چیزی هراس ندارد و در برابر تمامی ناملایمات هر چند سخت

و طاقت فرسا مقاومت می کند. در این بین وقتی پای بقای او در میان باشد،

احساسات را کنار می گذارد و برایش فرقی نمی کند که در برابر چه کسی

می ایستد.خواه این شخص پدر، مادرو همسر و یا یکی از نزدیکانش باشد.

تا زمانی که او این درس های به ظاهر راحت را نیاموزد راهی بسوی

سرزمین های دور نخواهد داشت.

همان جا که مأمن ارواح بی باک و جنگجوست.