نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

نیروی بی پایان

تنها آن هستی دارد

درمان ..

درمان

 ترس ما را از رسیدن به مقصود باز می دارد .

ترس چیست ؟ ترس ، قسمت هایی از ذهن است که ابرهای سیاهی روی آن را پوشانده و مانع رسیدن نور از روح می شود .

این ابرها چیستند ؟ ابرهای سیاه ، خاطرات ناخوشایندی هستند که روی ذهن سایه افکنده اند .   وجود ابرها را ، سرمای احساسات برای ذهن باور پذیر کرده . 
 خاطرات بد ، با احساسات  همراهشان ، محیطی مخوف برای ذهن به وجود می آورند که در آن ، ذهن ، زبون و ناتوان  اسیر شده و توان خروج از این وضعیّت را در خود نمی بیند . 
 
 شاید قفل درب این سیاهچال ، به نازکی پر یک پروانه باشد ، امّا ذهن نمی تواند آن را بشکند . چون آن را باور کرده ، چون احساسات هم آن را تأیید می کنند و چون نوری از روح که حقیقت را می داند ، به ذهن نمی رسد و ذهن ، نمی تواند تصمیم گیری کند .

روح چه می کند ؟ روح ، با استاد ارتباط برقرار می کند و استاد ، با توجّه به نوع بیماری ذهن ، تدابیری می اندیشد تا توسّط روح اجرا شوند و روح ، با اجرای این دستورات ،  هم آگاهی غلبه بر مشکلات ذهن را به دست می آورد و هم قوی و با تجربه می شود که بتواند راه معنوی را ادامه دهد ، تا طبقات بالا ، حتّا پس ازآنکه مشکلات ذهن حلّ شد .

در واقع ، اوّلین بیماری که روح درمان می کند  ، ذهن خودش است  که تجربه ی درمانگری را به روح می دهد و روح از آن پس و با کسب تجربه ی بیشتر از همراهی با استاد ،

می تواند به دیگر روح هایی که در کار درمان ذهنشان هستند ، کمک کند .
 
با عشق .
نظرات 5 + ارسال نظر
پونه دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 15:16

سلام
همینجوری پیش برید میتونم به جواب برسم
حتی اگه فرصت کامنت گذاشتن نداشته باشم
مطمئن باشید مطالبتون رو خواهم خوند و استفاده لازم رو خواهم برد صمیمانه از شما متشکرم

برکت باشد

جوینده ی حقیقت دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:06

سلام شاهین جون :

عذر خواهم اقا شاهین اخه دیگه من وقت نمیکنم که بشینم پای سیستم شرمنده ایم ولی هر بار که یادم بیوفته میام وبتون .
خوب درباره این مطلبتون باید بگم که ابرایی که روی ذهن ما رو میگیرن اون افکار بیهوده ای هستند که مانع رسیدن نور به ذهنمون میشن .

با پاراگراف چهارمتون کاملا موافقم .

در مورد پنجمیش باید بگم درسته استاد کاری میکنه ولی گاهی خودمون با همون افکار مانع از این میشیم تا استاد به موفقیت کار رو به اتمام برسونه بهتره وقتی دیدیم که اون افکار مانع رسیدن نور به ذهنمون میشه ما خودمون رو در اختیار استاد قرار بدیم و بگیم همه چیزو به حق میسپارم تا حلش کنه .

ششمم باید بگم اره ادم وقتی یه کاری میکنه خوب هر وقت به نتیجه ای نرسه خوب مسلما بعد سپردن به حق و انجام شدنش دیگه همیشه ( تا یادش باشه ) همین کارو میکنه یعنی به حق میسپرش .

مرسی که به پرحرفیام گوش دادین یعنی خوندینشون .

با عشق .

اره از کامنتهای تو بلاگت میشه فهمید .

خوش باشی

با عشق

جوینده ی حقیقت سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:46

سلام شاهین جان :

چرا اقا شاهین مگه کامنتای وبلاگم چشه ؟ بگین چش نیست .

شرمندم اساسی .

with love .

من کی گفتم کامنتای بلاگت چیزیشه

رویا سه‌شنبه 10 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 23:07 http://7rozane.blogfa.com

سلامی دوباره به اقا شاهین گل :

اگه میشه یه سری به وبم بزنید و کمکم کنید .

باشه

پسرآزاد چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 08:08 http://goldenwisdom2.blogsky.com

سلام شاهین جان

عالی بود

برکت باشد

سلام عزیز دل چه عجب از این ورا
قابلی نداشت .
برکت باشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد